جستجو
-
۱تصویر
فروش ملک به ابراهیم خان، ۱۲۸۸ ق
آقا مراد، پسر مرحوم آقا محمد جیرآن، از جانب خود و به وکالت از جانب دو خواهر مادریاش، و امیرخان بگ پسر امیر حلیم جان (وارث مادرش)، یک دانگ از کل شش دانگ مزرعه کدور واقع در نرماشیر را به مبلغ دویست تومان رایج خزانه ریال ناصرالدین شاهی عدد ۲۶ نخودی یکهزار دینار به گماشتگان ابراهیم خان سرتیپ فروختهاند. غبن مالالمصالحه مبلغ یکصد دینار نقد و مقدار یک من و یک چهاریک گندم تعیین شده است.
-
۱تصویر
بیع نامه خواهر میرزا یحیی، ۱۲۹۱ ق
علی ابن الحسن به وکالت از همشیره مرحوم میرزا یحیی شیخ الاسلام (و همسر میرزا سید غلام حسین)، بر حسب وصیت میرزا یحیی به منظور پرداخت دیون و قروض او یک دانگ از شش دانگ مزرعه کدور واقع در نرماشیر در حوالی مزرعه نعیم آباد را به ازای مبلغ سیصد و پنجاه تومان از قرار ریال ناصرالدین شاهی معروف به عددی ۲۶ نخودی یکهزار دینار به ابراهیم خان سرتیپ فروخته است؛ و جمیع خیارات را به مالالمصالحه مبلغ یکهزار دینار از قرار ریال موصوف و یک من گندم به وزن تبریز مصالحه کرده است.
-
۲تصویر
نامه محمد و غلامحسین عامری به آذرمیدخت، ۱۳۴۲ ش
شامل احوالپرسی از همسرش، درست شدن کار پاسپورت فاطمه و فرستادن آن به همراه هزار دلار به دست هاکوپیان به تهران، پیوست نامه دکتر برای فاطمه، سلام به فریده و گلناز، خیال سفر به ابارق، نگرانی برای غلامحسین که تنها در کرمان می ماند، گله هاکوپیان و خانمش از خداحافظی نکردن آذر و فاطمه، دعوت شدن به منزل برادرش امان الله و منزل عزت الله خان، دیدار مهین از وی، رفتن والده به ماهان، و سلام رساندن به ناصر، روشن، اورانوس و نپتون کلانتری، پوران، دکتر دفتری، عباسخان، و شیرین و بشارت رضوانی؛ همراه با نامه غلامحسین به مادرش شامل سلام و احوالپرسی از وی، فاطمه، فریده، گلناز، رخساره، سعید، محمد، و نصرت
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۹ ش
شامل احوالپرسی، عزیمت به ابارق، سلام رساندن به فریده، فاطمه و غلامحسین، گماردن محمدعلی خان به جای علی آقا برای اصلاح امور، سرمای هوای بم، عزیمت به تهرود با دعوت امان الله، عزیمت محمود از نگار به ابارق و نرماشیر، ارسال روزنامه، ارسال یک صد من ذغال توسط محمود، و پذیرایی استاندار و همراهان در باغ جعفری
-
۳تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۸ ش
شامل احوالپرسی از خانواده، ابراز دلتنگی از دوری آنان، گیرکردن در برف و باران، توقف در ابارق و بم و سپس رفتن به وکیل آباد، تصمیم بر تقسیم اراضی وکیل آباد، تصمیم به بازگشت به کرمان و بستن قرارداد آوردن تراکتور به وکیل آباد با امین زاده و سپس بازگشت به ریگان، خوب بودن هوا در بم و وکیل آباد، سلام رساندن به حضرت علیه خانم، سالار، خانم همشیره، عزت الله، سیمین، فاطمه، فریده، و غلامحسین، دستور به حسین نصرالله جهت روانه کردن محمود شوفر به ابارق و آوردن خاک پشم و اشیایی که در لیست فرستاده، آمدن باران در بم و نرماشیر، و فرستادن اخبار جدید کرمان؛ همراه با پاکت
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۵ ش
شامل احوالپرسی، دوره نقاهت غلامحسین به دلیل تزریق واکسن دیفتری، سلام رساندن به گلناز، درخواست فرستادن نامههای فاطمه و فریده، ماندن در ابارق و رفتن به جیرفت پس از حرکت از کرمان، تعریف از نعمات آنجا و آب و هوای خوبش، رفتن به شکار با شاپور کیانیان، بارندگی خوب جیرفت و خرابی جاده ابارق، دو هفته بیتوته در ابارق جهت کار، فرستادن رضوانی جهت آوردن خانواده به نرماشیر و بم، سلام رساندن به حضرت علیه خانم، همشیره، آقای عدل، سالار، سیمین، روشن، عزت الله، و ناصر، حرکت میرزا محمدخان به ابارق در صورت نیامدن نیازمند، ارسال هشت دانه دراج جهت آذر و سرکار والده، ارسال خبر از بارندگی کرمان و نگار، به غلامعباس...
-
۸تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۴۰ ش
شامل احوالپرسی و درباره صحبت تلفنی روزانه با فاطمه و فریده و رزرو هتل در لندن برای آنها، تمایل نداشتن فاطمه به ماندن در انگلیس و بازگشتش به ایران، بازگشت فریده در تابستان، پرداخت هزینه ترم بعد به میس دوپلوک، خوبی هوای لندن، ارزانی و فراوانی میوه، شلوغی شهر و ساختمانهای جدید، جای خالی همسرش، آمدن آقای زرتشتی از دوستان کیانیان و منوچهر سالار بهزادی به لندن و گردش و ناهار در پارک کیوگاردن، مشکلات آقای هنری و بودنش در بیمارستان، گله از جواب ندادن همسرش به نامههای او، سفر به اسپانیا یا فرانسه پس از آمدن فریده و فاطمه، سلام رساندن به برادر، خواهر، عزت الله سالار، سیمین، آقای عدل و سالار مظفر،...
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۹ ش
درباره ماندن یک شبه در ابارق و حرکت با حضرت علیه خانم به وکیل آباد، حضور بی بی مستوفی در آنجا، رفتن خانم به زاهدان، رفتن وی به رحمت آباد نزد برادرش، خوب شدن هوای وکیل آباد، رفتن از آنجا به بم و سپس ابارق، ارسال ماشین به کرمان برای آمدن خانواده به ابارق، خوب بودن وضعیت نرماشیر، سلام رساندن به فاطمه، فریده، و غلامحسین، تهیه کره اسب برای بچهها، سلام رساندن به عزت الله، سیمین، فخری، سالار، نصرت الله، و شاپور کیانیان، درخواست ارسال روزنامهها و مجلهها برای وی، ارسال چند کمپوت از دارابجی، و دستور به باغبانها برای جدیت در کارهایشان
غربال
- D شروع از اول
نوع
موضوع
- Dبرادر و خواهر
مجموعه ها
افراد
- محمد عامری (پسر قمرالملوک عامری و غلام حسین عامری)(۶)
- فریده عامری(۶)
- فاطمه عامری (دختر آذرمیدخت پزشک نیا و محمد عامری)(۶)
- آذرمیدخت پزشک نیا(۶)
- غلامحسین عامری (پسر آذرمیدخت پزشک نیا و محمد عامری)(۵)
- عزت الله سالار کلانتری(۵)
- علی کلانتری (سالار مظفر)(۴)
- سیمین دخت پزشک نیا(۴)
- گلناز عامری(۳)
- ناصر عامری(۲)
- روشن کلانتری(۲)
- امان الله عامری(۲)
- ابراهیم خان سعدالدوله(۲)
- پوران دخت پزشک نیا(۱)
- نپتون کلانتری(۱)
- نصرت الله کلانتری(۱)
- مهین دخت پزشک نیا(۱)
- منوچهر پزشک نیا(۱)
- فخری ابراهیمی(۱)
اماکن
- Dنرماشیر (کرمان)